فهرست
روابط بین تدریس و یادگیری
تفاوت بین تدریس و یادگیری
روش تدریس در مکاتب فلسفی
روشهای تدریس سنتی
رهنمودها و مهارتهای عملی
محاسن
محدودیتها
انواع توضیحات
مراحل اجرای روش سخنرانی
۱- آمادگی
۲- مقدمه
موارد استفاده از روش سخنرانی
رهنمودها و مهارتهای عملی
محاسن
محدودیتها
ایفای نقش دیگران یا تقلیدی
رهنمودها و مهارتهای عملی
محاسن
محدودیتها
تعریف مفهوم و ویژگیهای آن
مراحل آموزش مفاهیم
تعریف اصل
کاربرد اصول
مراحل روش تدریس یاد سپاری
اهداف اساسی روش تدریس پیش سازمان دهنده
روشهای تدریس فعال
ویژگیهای روش سقراطی
محاسن
محدودیتها
روش پرسش و پاسخ بر سه اصل متکی است
محاسن «فرصت سئوال»
طرز سئوال کردن
محاسن
محدودیتها
انواع روش مباحثهای
موارد استفاده از بحث کنترل شده
محدودیتها
محاسن
محدودیتها
شخصیت معلم در روش بحث گروهی
مراحل آموزش با روش بحث گروهی
شبکههای ارتباطی چرخی: زنجیرهای
رهنمودها و مهارتهای عملی
ویژگیهای روش اکتشافی
مراحل روش اکتشافی
آموزش دادن درس
رهنمودها و مهارتهای عملی
مراحل اجرای روش نمایشی
انواع گردشهای علمی از نظر زمان
مراحل گردش علمی
رهنمودها و مهارتهای علمی
مفاهیم اساسی روش تدریس ایفای نقش
شرکت کنندگان در روش ایفای نقش
مراحل اجرای روش ایفای نقش
روش یادگیری در حد تسلط
مفهوم تسلط
مراحل روش یادگیری در حد تسلط
مراحل روش واحدها
ویژگیهای روش پروژه
مراحل روش با روش مغزی
تشکیلات جلسه بارش مغزی
اصول زیر بنای روش بدیعهپردازی
مراحل روش بدیعهپردازی
کاربردهای روش بدیعهپردازی
مفاهیم اساسی روش فراشناخت
عناصر فراشناخت
اهداف روشن فراشناخت
مراحل روش فراشناخت
اهداف اساسی روش مشارکتی
رویکردهای مختلف روش مشارکتی
مراحل روش مشارکتی
محدودیتهای روش مشارکتی
مفاهیم اساسی روش تدریس آزمایشگاهی
مهارتهای فرآیندی
مراحل روش تدریس آزمایشگاهها
محاسن و محدودیتهای روش پودمانی
محاسن
محدودیتها
مراحل روش جدید آموزش علوم
کاربرد الگوها
ویژگیهای محیط کلاس در روش همیاری
مراحل روش همیاری
وظایف معلم در روش همیاری
روابط بین تدریس و یادگیری:
میتوان با عمل تدریس کمیت و کیفیت و سرعت یادگیری را افزایش داد و یا شرایط را برای یادگیری اموری که در شرایط معمولی امکان پذیر نیت فراهم نمود.
تفاوت بین تدریس و یادگیری:
۱- یادگیری در همه جا و همیشه و فنی بدون تدریس صورت خواهد گرفت یا در حالی که هر تدریسی یاد داده نمیشود.
۲- نظریههای دیگری، صرفاً به پدیدههای یادگیری توجه دارد و همیشه معطوف به شاگرد است؛ به عبارت دیگر، نظریههای یادگیر، تبیین کنندهی چگونگی یادگیری و توصیف کنندهی شرایطی است که با حصول آنها یادگیری صورت میگیردو در حالی که نظریههای تدریس باید به بیان کننده، پیشبینی کننده و کنترل کننده موقعیتی باشد که در آن، رفتار معلم موجب تغییر رفتار آن ؟؟ میشود. نظریههای یادگیری راه های یادگیری شاگرد را بیان میکند. در صورتی که نظریههای ما تدریس توصیف کننده روشهایی است که برای، وسیله معلم شاگرد را تحت تأثیر قرار میدهد و سبب میشود که او یاد بگیرد.
۳- نظریههای یادگیری بر اثر تحقیقات کشف شده است و توصیف کننده روابط تغییرهای مختلف یادگیری است، در حالی که نظریههای تدریس به وسیله علمای تعلیم و تربیت وضع میشود.
۴- وقتی که تدریس میکنیم، فعالیتهایی را انجام میدهیم؛ اما وقتی یاد میدهیم ما شاگردان را به انجام فعالیتهایی وادار میکنیم.
۵- اگر بخواهیم آن چه درس میدهیم یاد بدهیم، باید قادر باشیم شاگردان را درک کنیم و از آن چه در رفتار آنان اثر میگذارد آگاهی یابیم. نتیجه این که اگر فعالیتی منجر به یادگیری نشود تدریس نیست.
روش تدریس در مکاتب فلسفی:
۱- آرمان گرایی: روش تدریس با تأکید بر خودکاری شاگرد، به تشویق محصلان به تفکر و راهنمایی آنها در انتخاب موضوعهای تفکر میپردازند و فرصتهایی فراهم میآورند که محصلان معرفتهای آموختهشان را در حل مسائل اخلاقی و اجتماعی مورد استفاده قرار دهند و ارزشها و تمدن انسانی را بپذیرند. در نتیجه روش دیالکتیک مخصوصاً در موضوعاتی که تفکر در آن دخالت دارد ترجیح دارد.
روش پروژه که در آن شاگردان به صورت انفرادی یا گروهی، ضمن برخورد با مسئله، از روی طرح و نقشه به آزمایش و مطالعه میپردازند جزء روشهای آموزشی میباشد.
اهمام روش عدم، در تحریک یادگیری مانند روش منطقی، روش مشمول و زیبا شناسی، روش ؟؟؟ و زیباشناسی، روش به کاربردن مجاز و روش آزمایشی قابل قبول است. به طور کلی موضوع درس از روش تدریس جدا میباشد.
۲- واقع گرایی:چون واقع گرایی علم محور است، روشهای تدریس آن حالت آمرانه دارد. معلم باید روش را که برای ؟؟ دانشآموز و موقعیت آموزشی تناسب دارد به کار بندد و از دانش آموزان بخواهد که حقایق را به یاد بسپارند، مقایسه کنند و توضیح دهند. همچنین با کشف و تعبیر و تفسیر روابط، معانی و مفاهیم تازهای پیدا کنند. روش تدریس معلم بر محسوسات مبتنی است و به جای تلقین معلومات به دانشآموزان فرصتهایی فراهم میآورد که ایشان شخصاً به بررسی و اکتشاف بپردازند و حقایق را دریابند. بنابراین از روش سخنرانی، بحث و گفتگو و آزمایش استفاده میشود. همچنین ارزشیابی بسیار مهم و ضروری است و باید در هر گونه آموزش با معیارهای عینی انجام گیرد.
۳- طبیعت گرایی: به نظر طبیعت گرایان آموزش و پرورش باید امکان رشد طبیعیتر برای کودک فراهم سازد و تربیت وقتی حقیقی خواهد بود که به طبیعت و نیروها و امیال کودک فرصت دهد که به سرعت رشد و نمویی یابند و باید از هر گونه دخالت دخالت خود را رد کرد. تجربه مهمترین روش تدریس است. کودک باید اشیا را پیش از الفاظ یاد بگیرد و همین اصل معلمان را وادار میکند که تنها به روش کتاب در تدریس اکتفا نکنند. بلکه دانشآموزان شخصاً به تجربه و فعالیت بپردازند. منبع علم تجربه خود دانش آموز است و معلم فقط نقش راهنما را دارد. تدریس باید با روح بازی همراه باشد و بازی روش طبیعی در آموزش و پرورش است. معلم نباید از روشهای تدریس قالبی و کلیشهای استفاده کند بلکه باید روشهای منطبق بر طبیعت دانشآموزان را کشف کند و به کار بندد. به بیان دیگر، روش تدریس باید روش طبیعی باشد نه ساختگی و تصنعی…
(( برای دانلود کلیک کنید ))